یک هزار و سیصد و نود ویک
انگار همین دیروز بود که نوشتم :
از کنار ِ من عبور کرد
یک هزار و سیصد و نود
با تمام ِ خاطرات ِ خوب
با تمام خاطرات ِ بد
و حالا می بینم که هزار و سیصد و نود و یک هم گذشت .مثل تمام این سی و چند سالی که گذشت .اما به خلاف ِ خیلی ها که از گذشت ِ زمان ناله سر می دهند و از تباه شدن ِ ایام آه می کشند من بر این باورم که گذشت زمان ، حق است و قانون ِ زندگی است .
روزها گر رفت گو رو باک نیست...
تو بمان ای آن که چون تو پاک نیست ...
شادم که هزار و سیصد و نود و یک نیز ، مثل تمام این چند سال ِ اخیر ، خوب و زیبا و سرشار از کار و موفقیت و دستاورد بود.به گونه ای که می توانم با جرات ادعا کنم در سال هزار و سیصد و نود و یک ، حتی یک روز را تلف نکردم .و 366 روز به خودم ، به خانواده و دوستانم و به اندازه ی بضاعت ِ ناچیز ِ خود با تمام ِ توان ، به فرهنگ ِ کشورم خدمت کردم.
دراین سال ، همه کار کردم.
خواندم و نوشتم و به انتشار آثار خوب کمک کردم.
تفریح کردم و کوه و دشت رفتم .بارها قله ی شکوهمند ِ شیرباد و کوههای دیگر را در نوردیدم.چه شبها که در کوه خوابیدم. سفر رفتم.ورزش کردم.
به دادگاه رفتم و برای احقاق ِ حقم جنگیدم.
به توفیق ِ یزدان پاک ، با مدیریت و نظارت من دهها نرم افزار چند رسانه ای ، دهها کتاب و مجله منتشر شد.چند وبسایت ِ ارزشی و پر محتوا راه اندازی شد.گیرم که در بسیاری از این آثار ، به طور مستقیم نامی از من نیست.
دهها شعر از من چاپ شد.قرار داد چند کتاب ِ جدیدم را بستم .بعضی از آثارم تجدید چاپ شد.جایزه و تقدیرنامه گرفتم.با مطبوعات و خبرگزاری ها مصاحبه های تخصصی داشتم و ...
دهها کتاب خواندم .به گونه ای که می توانم گفت :سال ِ نود و یک برای من سال ِ مطالعه بود.
با کمک و همت ِ دوست ِ نازنین ِیگانه ام امید میرشاهی ، به آرزوی دیرینه ام یعنی صعود به قله ی دماوند دست یافتم.(شیرین ترین خاطره ی سالی که گذشت .)
با انتقال ِ اداری ام از موسسه ی خدمات مشاوره ای جوانان به "به نشر " ، رتبه ی اداری ام هم ارتقا یافت .(هم اکنون در این انتشارات ، معاون هماهنگی و اجرایی ، مدیر دفتر طرح و برنامه ، و همزمان مسوول گروه کودک و نوجوان هستم .)
شادم و ایزد منان را سپاس می گذارم که در سالی که گذشت هیچ رخداد بدی برای من و نزدیکانم پیش نیامد .جز اندوه ِ عمل جراحی یکی از عزیزان که به خوبی به ساحل سلامتی رسید و ایمان دارم به لطف ِ حضرت ِ دوست که شفای کامل به او خواهد داد .
هر چه رسید خیر و خوبی و پاکی بود .
خدایا خورشید ِ فروزان ِ هستی ام را ، مادرم را به سلامت بدار .
خدایا دوستان ِ عزیزم را شادی و شادکامی و تندرستی ببخش.
خدایا "اوستادان، اوستاد"م ، استاد محمد رضا سرشار را توانی دَه چندان ببخش تا سایه سار وجود نازنینش ، همیشه طراواتبخش ِ باغ ِ ادب باشد.
خدایا "امید "را همیشه همچنین شاداب و تندرست و کامیاب بدار. به او که بزرگوار و یار و یاریگر است دریا دریا خیر و نیکی برسان .
خدایا قلب ِ سبز ِ باغ ِ زندگی را گل سوسن را از گزند ِبادهای مسموم در امان بدار.
خدایا "فیلسوف ِ گل ِ سنگ "را که امروز ، روز میلاد اوست در فروغ ِ "ناهید "سحرگاهان زندگی اش ، پیوسته شاد بدار.
خدایا "ایمان " ِ عزیز، آن عقاب ِ آسمان آرزوهای دوردست ِ قبیله ی ما - که امسال ، سال ِ سرنوشت اوست _پیروزی ببخش.
خدایا آن نازنین خنده رو "سعید " مهربانم را خوش بدار و سلامتی اش را به او برگردان.
خدایا آن عزیزانم و دوستانم که تومی دانی چقدر دوستشان می دارم و نامی از آنان نبردم شادی و نیکی و خوبی ارزانی دار.
خدایا این سرزمین ِ پاک ِ باستانی ، کشور ِ عزیزم ایران ِ بزرگ را از چشمزخم ِاهریمنان در امان بدار.
خدایا چنان کن سرانجام ِ کار
تو خشنود باشی و ما رستگار
سید احمد میرزاده
92/1/12.مشهد
سلام و درود . چه خوب چه خوب که انسان در انتهای سال خشنود باشد از روزگاری که بر او گذشته است [لبخند] . امیدوارم همیشه سلامت، بهروز و سربلند باشی . از لطف و محبت شما دوستِ خوب و قدیمی نیز خیلی سپاسگزارم[گل]
سال نوت باز هم مبارک دایی احمد خوب. و ممنون بابت لطفت به ما. و از همه بیشتر خوش به سعادتت که این قدر مفید زیسته ای.
سلام احمد جونم من هم امسال را به شما تبریک میگم و امیدوارم بهترین سال زندگیت باشه خیلی دوستت دارم[گل]